تا کنون بدلیل فراوانی و ارزانی انرژی های فسیلی در ایران و حتی در جهان .به انرژیهای نو و پاک و تجدید پذیر مانند انرژی آفتاب.باد.آب.زمین گرما.امواج دریا. ماه.زیست توده.پیل سوختی.و موارد دیگر توجه چندانی نشده است.
اما با پایان یافتن نفت و گاز . و آلودگیهای بیش از اندازه کره زمین. و مسائل دیگر باید مخصوصا ایرانیها که با اسراف نفت و گاز مصرف کرده اند! به فکر انرژیهای جایگزین و پاک باشند.چون در ایران انرژی پاک نیز زیاد است.
جهان قبل از کشف نفت و گاز چگونه انرژی خود را تامین میکرد؟
در نظر بگیرید فردای نه چندان دور نفت تمام شد! دیگر از درامد های میلیارد دلاری نفت که خبری نیست. ما با این همه مصرف انرژی که عادت کرده ایم باید چکار کنیم؟
دو راهکار پیش رو است. اول: آموزش همگان به قناعت در مصرف انرژی. دوم :آموزش و ترویج و هدایت مردم به سمت انرژی های نو و پاک
اینکه انرژی های نو در سطح دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی مانده . بزرگترین مشکل ایران است. در کشور های دیگر . این موضوع را عملا به سطح جامعه رسانده. و مردم را با اهرم های مختلف مانند ریاضت اقتصادی.گرانی انرژی و ترویج و کمکهای دولتی. و غیره وادار به استفاده از انرژیهای نو کرده اند. تا به مرور با پدیده اتمام نفت خود را وقف دهند. نه اینکه وقتی تمام شد. به یکباره کاسه چه کنم بدست بگیریم.
البته باید یادآوری کنم که انرژی اتمی جزئ انرژیهای پاک نیست. زیرا در زلزله اخیر ژاپن دیگر به اثبات رسید که باید از رده خارج شود. و اکنون از اینهمه نیروگاه اتمی در ژاپن فقط یکی کار میکند./
با توجه به برخورداری از پتانسیل مطلوب و مناسب انرژیهای تجدیدپذیر در کشور، توسعه منطقی این منابع ارزشمند و خدادادی کاملا ضروری به نظر میرسد؛ چراکه از این طریق میتوان در جهت اهداف توسعه پایدار نیز گام برداشت.
به گفته دکتر عبدالرزاق کعبینژادیان، پژوهشگر و رئیس انجمن انرژی خورشیدی ایران، از مهمترین عناصر موثر در توسعه پایدار دستیابی به منابع انرژی پاک، پایدار و ارزان است. درواقع داشتن منبع انرژی مناسب، عمدهترین عامل اقتصادی جوامع صنعتی پس از نیروی انسانی است؛ چراکه انرژی یک نیاز اساسی برای استمرار توسعه اقتصادی، رفاه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و امنیت جامعه است. اگر انرژی به نحوی تولید و مصرف شود که توسعه انسانی را در بلندمدت در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی تامین کند، مفهوم انرژی پایدار تحقق خواهد یافت. به همین دلیل تامین انرژی پایدار ضرورت توسعه پایدار است و در سالهای اخیر کشورهای مختلف اعم از پیشرفته و در حال توسعه، توجه فزایندهای به انرژی تجدیدپذیر (انرژی حاصل از خورشید، باد، ژئوترمال و...) جهت ایجاد تنوع در استفاده از منابع انرژی و کاهش وابستگی به یک حامل انرژی و ملاحظات زیستمحیطی برای دستیابی به انرژی پایدار معطوف داشتهاند. بالا رفتن قیمت سوختهای فسیلی، فجایع دوگانه نیروگاههای اتمی، ملاحظات زیستمحیطی، امنیت تامین انرژی، کاربری نفتی که سوزانده میشود، در پتروشیمی برای تولید محصولات گرانقیمت، پیشرفت تکنولوژی و توجیه اقتصادی در برخی موارد به طور عمده تعیینکننده آینده انرژیهای تجدیدپذیر است. به هر حال این قلمرو به طور دائم در حال تغییر بوده و آینده این تغییرات نمایانگر کاهش هزینهها و گسترش نفوذ آن در بازار انرژی دنیا و رسیدن به انرژی پایدار است. با وجود اینکه این امر از لحاظ تکنولوژیکی امکانپذیر است، اما فقط با حمایت و تلاش همهجانبه بینالمللی و با تعیین اولویتها و سیاستهای اقتصادی، جلب منابع مالی خارجی، مشارکت بخش خصوصی در سرمایهگذاری و انجام برنامههای آموزشی و پژوهشی میسر میشود.
کعبینژادیان میافزاید: کشور ما هم در سالهای اخیر اقداماتی در این خصوص داشته است؛ هرچند متاسفانه بهکارگیری انرژیهای تجدیدپذیر هنوز به صورت یک ضرورت درنیامده است. این در حالی است که محدودیت منابع فسیلی، رشد بالای مصرف سالانه انواع انرژی در ایران، خارج شدن کشورمان از جرگه صادرکنندگان نفت از اواخر قرن حاضر و بالطبع قطع درآمدهای ناشی از صدور نفت باعث میشود در صورت عدم برنامهریزی و پیشرفتهای لازم روند توسعه کشور به طور جدی تحت تاثیر قرار بگیرد. عدم کارایی فنی و اقتصادی و هدررفتن قریب به 55 درصد از کل انرژی در فرآیندهای مصرف و مشکلات فزاینده زیستمحیطی ناشی از آن، ضرورت مدیریت مصرف انرژی و بالا بردن بازده و بهرهوری انرژی را بیش از پیش آشکار میسازد. در این زمینه میتوان از پیشنهاد وزارت نیرو درخصوص قانون بند «و» تبصره 19 برنامه دوم توسعه در مجلس شورای اسلامی به عنوان اولین گام اساسی و در پی آن تصویب آییننامههای اجرایی، تشکیل کمیته تصویب معیارها، برگزاری سمینارها و دورههای آموزشی کارشناسان صنایع و موسسات نام برد.
کعبینژادیان که چندی پیش به دلیل فعالیتهای مستمر در حوزه انرژیهای نو و نقش ثمربخش در انجمن دانشآموختگان ایران ـ ژاپن از طرف امپراتور و نخست وزیر ژاپن به دریافت مدال و نشان افتخار نائل شده، معتقد است؛ البته برای ثبات عرضه انرژی از نظر عرضه منابع طبیعی انرژی باید به معرفی انرژیهای نو نظیر انرژی خورشیدی نامحدود توجه شود. از طرفی اگر جدی بودن موضوع محیطزیست را اصل در نظر بگیریم، توجه به صرفهجویی انرژی و حفظ ایمنی نیروگاههای اتمی و گرایش به انرژیهای نو و پاک که بار کمی را در محیطزیست دارند، ضروری خواهد بود.
تولید انرژی پاک از خورشید
حرکت به سمت استفاده از انرژیهای پاک و غیرآلاینده درهمه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه جهان، رو به افزایش است. استفاده از انرژیهای پاک از جمله انرژی خورشیدی به دلیل آماده بهرهبرداری بودن، نداشتن آلودگیهای زیستمحیطی و تامین بودن امنیت عرضه آن و نیز ارزان بودن باید مورد توجه بیشتر مسوولان کشور ما نیز قرار گیرد.
البته به گفته رئیس انجمن انرژی خورشیدی ایران، متاسفانه به دلیل استفاده بیرویه از انرژیهای فسیلی و مصرف بالای آن در همه کشورهای جهان و نیز ایران، اکنون کره زمین از حیث آلودگیهای زیستمحیطی و تغییرات آب و هوایی با مشکلاتی مواجه شده است.
کعبینژادیان میافزاید: این در حالی است که شرایط و ظرفیت کشور از نظر انرژیهای تجدیدپذیر بسیار خوب است، اما در حال حاضر میزان استفاده از انرژی خورشیدی، انرژی باد و انرژی آبی در مقایسه با دیگر کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه پایین است. در چنین شرایطی تولید الکتریسیته به طور پیوسته در حال افزایش است، زیرا الکتریسیته انرژی تمیز و راحت در مرحله مصرف است؛ البته این گرایش از نظر کارایی کل انرژی اولیه یک امتیاز به حساب نمیآید، بخصوص وقتی که نیروگاههای تولید الکتریسیته بر پایه سیکلهای ترمودینامیکی که به طور ذاتی از محدودیت در کارایی برخوردارند، بنا شده باشند.
البته در ایران در جهت افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر، سهم 10 درصدی ظرفیت تولید برق کشور در سند چشمانداز 20 ساله (1404 ـ1384) به انرژیهای نو اختصاص یافته است. به منظور افزایش سهم منابع انرژیهای نو در عرضه انرژی الکتریکی کشور و کاهش مصرف گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی در تولید برق، وزارت نیرو موظف است نسبت به برنامهریزی برای ارتقای مستمر سهم منابع انرژیهای نو در عرضه انرژی الکتریکی به نحوی اقدام کند که در یک افق 10 ساله حداقل 10 درصد انرژی الکتریکی تولیدی کشور از این منابع تامین شود. در این صورت تولید درصدی از انرژی الکتریکی در ایران (که سالانه نزدیک به 25 درصد مصرف سوخت فسیلی را به خود اختصاص میدهد) از طریق انرژی تجدیدپذیر، ضمن صیانت از ذخایر ملی، جلوگیری از آلودگی زیستمحیطی ناشی از احتراق سوختهای فسیلی، اشتغالزایی و توسعه نواحی دورافتاده و ارتقای جایگاه ایران در محیط استراتژیک بینالمللی، در دستیابی به انرژی پایدار و توسعه پایدار مورد توجه قرار میگیرد.
حقایق نشان میدهد در سال 2020 دورنمای انرژی در سطح بینالمللی و همچنین در بسیاری از موارد اوضاع انرژی در سطح ملی وخیمتر از سالهای بحران خواهد شد. این اوضاع حتی در دهه بعد از 2020 متشنجتر نیز خواهد شد، مگر اینکه از هماکنون اقداماتی برای مقابله با این احتمالات آغاز شود.
در هدف سیاسی برای تثبیت عرضه انرژی لازم است که با پیشبینی بلندمدت عرضه و تقاضای انرژی طرحریزی و به عنوان سیاست انرژی، برای لزوم مقابله با موضوع گرمشدن کره زمین نیز مطرح گردد. در این سیاست انواع انرژیهای نو شامل انرژی خورشیدی ، باد و ...که ضریب آن رو به افزایش متمایل باشد، در نظر گرفته میشود. از طرفی، پیشبینی بلندمدت عرضه و تقاضای انرژی، بر پایه قانون در ارتباط با معرفی و توسعه انرژی جایگزین نفت، براساس اهداف عرضه انرژی جایگزین نفت و تغییر الگوی مصرف و عرضه انرژی نیز پیشنهاد میگردد.
کعبینژادیان معتقد است؛ لزوم دسترسی به امکان عرضه انرژی مناسب برای جایگزینی نفت، ارائه طرحهایی مرتبط با انرژیهای نو را به هیات دولت ضروری کرده است. وی میافزاید: امیدواریم هرچه زودتر قانون ویژهای مبنی بر حمایت بیشتر از این انرژیها در کشور به مرحله اجرا در آید. چراکه براساس این قانون وظایف دولت، مردم، دستاندرکاران و... در رابطه با این انرژیها به طور وضوح روشن میشود.
تجربه موفق برای حرکت به سمت انرژیهای پایدار
کشور آلمان با وجود برخورداری از ذخایر و منابع غنی و فراوان زغالسنگ، سیاست انرژی خود را بر پایه انرژیهای پاک، منابع پایدار و امنیت در عرضه انرژی بنا نهاده است.
در نخستین سال اولین دهه قرن بیستم، آلمان بر اساس 3محور عرضه انرژی پایدار، قیمت مناسب حاملهای انرژی در نتیجه رقابت آزاد و احترام به محیط زیست، قوانین و دستورالعملهای انرژی خود را تدوین کرد. در این قانون اولویت با حفظ و احترام به محیطزیست و پرهیز از آلوده کردن آن است.
به موجب این قانون، آلمان باید تا سال 1399 خورشیدی 20 درصد از برق مورد نیاز خود را از طریق انرژیهای پاک و تجدیدپذیر تولید کند.
دولتمردان آلمانی برای سیاست اجرایی توسعه و گسترش انرژیهای تجدیدپذیر، از سیستم Feed in Tariff که به معنی تعیین قیمت ثابت خرید اجباری برق تولید شده از انرژی خورشید، باد و سایر انرژیهای تجدیدپذیر توسط دولت است، استفاده کردند.
انرژیهای مورد نظر در خرید اجباری FIT در آلمان شامل بخشی از الکتریسیته تولیدی در آن کشور است که از منابعی همچون: نور خورشید، باد، نیروی آب (کمتر یا حداکثر 5 مگاوات)، زمین گرمایی و بیوماس (کمتر یا حداکثر 20 مگاوات) تولید شده باشد. ضمنا، در مرداد 1390 دولت آلمان تصمیم به خاموشی 17 نیروگاه هستهای خود تا سال 2022 گرفته است.
در نتیجه اجرای این قانون و تنها پس از گذشت 7 سال، آلمان موفق شد حدود 10 درصد از برق مورد نیاز خود را از منابع پاک و تجدیدپذیر مثل خورشید و باد تامین کند. با این روند به نظر میرسد آلمانیها پیش از تاریخ تعیین شده به هدف 20 درصدی خود خواهند رسید. شاید این دورنمای روشن عمده این دلیل تصمیم بزرگ آلمان برای خاموشی 17 نیروگاه هستهای این کشور تا 10 سال آینده بوده است. به این ترتیب آلمانیها با چرخشی سریع به طبیعت، خود را از شر آلودگیهای زیست محیطی و خطرات فراوان سوختهای فسیلی و انرژی اتمی رها خواهند کرد.
به همین دلیل در برنامهها و سیاستهای بینالمللی در راستای توسعه پایدار جهانی، نقش ویژهای به منابع تجدیدپذیر انرژی محول شده است. در کشور ما هم در این راستا سازمان انرژیهای نو ایران متعاقب سیاستگذاریهای معاونت امور انرژی وزارت نیرو، عهدهدار پرداختن به این مهم به منظور دستیابی به اطلاعات و فناوریهای روز دنیا درخصوص استفاده از منابع انرژیهای تجدیدپذیر، پتانسیلسنجی و اجرای پروژههای متعدد (خورشیدی، باد و زمین گرمایی، هیدورژن و بیوماس) بوده است. هرچند که به اعتقاد مهندس یوسف آرمودلی، مدیرعامل سازمان انرژیهای نو ایران، در شرایطی که در کشور ما قیمت پایهای انرژی فسیلی تاکنون بسیار پایین بوده است، راه انداختن استفاه از منابع تجدیدپذیر مانند باد و خورشید بسیار مشکل میباشد. این در حالی است که باید خیلی سریع انرژیهای تجدیدپذیر را در کشور توسعه دهیم. مهندس آرمودلی در طول این گفتوگو از وضعیت فعلی انرژیهای نو در کشور وافق پیشروی این منابع میگوید.
قرن 21 به عنوان قرن انرژیهای پاک
نامگذاری شده است. اما علت این که به انرژیها تجدیدپذیر در این قرن اینقدر
اهمیت داده میشود، چیست؟
وضع موجود و شرایط کنونی دنیا
به نفع استفاده از منابع تجدیدپذیر برگشت خورده است. دلیل این ادعا هم این
است که در حال حاضر کشورهای اروپایی یا حتی آسیایی نظیر هند و چین برای
جامعه آیندهشان تا سال 2020 برنامههای بسیار مفصلی در راستای برداشت از
منابع تجدیدپذیر اندکی که در در اختیار دارند، در نظر گرفتهاند. یعنی تا
سال 2020 حدود 20 درصد قدرت کشورهای اروپایی در بخش برق میبایست از منابع
تجدیدپذیر تامین شود. در حال حاضر کشور آلمان بالای 15 ـ 14 درصد کل
انرژیاش را از منابع تجدیدپذیر تامین میکند، کشور آلمان دارای منابع
انرژی بادی خوبی است. در همین حال از منابع دیگر نیز بیبهره نیست و در
چنین شرایطی این کشور علاوه بر اینکه توانسته به تولید 14 درصد از انرژی
مورد نیاز کشورش از منابع تجدیدپذیر برسد، توانسته بازار بزرگ صنعت منابع
تجدیدپذیر را در دنیا ایجاد کند و به عنوان یکی از اعضای اصلی آژانس
بینالمللی انرژی باشد. مطمئنا هیچ کدام از اقدامات صورت گرفته بیهدف و
بیدلیل نبوده و در پیشبرد آنها حتما بسیاری مسائل اقتصادی، اجتماعی و
زیستمحیطی را در نظر گرفتهاند و در این راستا وضعیت آینده خود را
پیشبینی کردهاند.
هماکنون کشور چین بشدت، در تولید نسل جدید
توربینهای بادی و خورشیدی فعالیت میکند. این حرکت در دیگر کشورهای آسیای
جنوب شرقی همچون تایوان، چین، ژاپن و هند نیز در حال توسعه میباشد. حتی در
منطقه ماهم ابوظبی و دبی دبیرخانه NGOهای منابع تجدیدپذیر را گرفتهاند و
بودجهها و هزینههای بالایی معادل 16 ـ 15 میلیارد دلار را در این رابطه
به کار بردهاند. ترکیه نیز در استفاده و نصب توربینهای بادی و انرژی
خورشیدی برای تامین بخشی از انرژی مصرفیاش در حال فعالیت است.
در
چنین شرایطی در کشور ما با توجه به این که قیمت پایهای انرژی فسیلی تاکنون
بسیار پایین بوده و هماکنون نیز اینگونه است، راه انداختن استفاه از
منابع تجدیدپذیر مانند باد و خورشید بسیار مشکل میباشد. به این دلیل که
سوبسید بسیار زیادی به انرژی فسیلی داده میشود و مردم تمایلی به استفاده
از مولدهای تجدیدپذیر مثل توربین بادی یا انرژیهای خورشیدی ندارند، چون
اینها به قیمت روز و بدون سوبسید تنظیم شده و عرضه میشوند. این در حالی
است که چون انرژیهای فسیلی مشکلاتی درست میکند همه کشورها در حال
دور شدن از آنها هستند، اما در کشور ما روی این منابع بشدت سوبسید داده
میشود و از طرف دیگر منابع تجدیدپذیر عظیمی که در کشور هست را نادیده
میگیریم و هیچ استفادهای از آنها برای تامین انرژی خود نمیکنیم. برای
اصلاح این مسیر غیرمنطقی باید جریان برعکس شود. یعنی سوبسیدها به جای
اینکه به منبع انرژی فسیلی تعلق بگیرد به منابع تجدیدپذیر داده شود. یکی
از نتایج این روند غیرمنطقی سوبسیدها، آلودگیهای ناشی از سوختهای فسیلی
در تهران یا مضرات دیگری که این منابع بار میآورند، می باشد. این نشان
میدهد که رویکرد سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان اصلی (مثلا کسانی که بودجه
تعیین میکنند) در این کشور نسبت به استفاده از منابع باید اصلاح شود. در
اینجا اشاره من به دستاندرکاران محیط زیست میباشد که باید تلاش کنند این
مساله در کشور راهاندازی شود. رویکرد بنده در بخش انرژی کشور است که
میبایست درصدد تنظیم برنامه مدونی برای استفاده از انرژی در کشور داشته
باشیم. ما این برنامه مدون را نداریم و وضع موجود را ادامه میدهیم، ادامه
وضع موجود به معنی استفاده از منابع گاز و فسیلی است و این ادامه یک مسیر
اشتباه است که ما در کشور داریم و من توصیه میکنم افرادی که در این
بخش کار میکنند واقعا توجه کنند. خوشبختانه ما تاکید رهبر معظم انقلاب را
داریم، تایید مجلس شورای اسلامی، تایید مقام محترم ریاست جمهور را داریم.
وزیر محترم نیرو، مدیران بخش وزارت نیرو واقعا به این اعتقاد دارند که هرچه
سریعتر این منابع باید مورد بهرهبرداری قرار گیرند. منتهی از طرفی دیگر
ما مشکل قوانین را داریم و متاسفانه حمایتهای مالی که باید از بخش خصوصی
بشود آنگونه که شاید و باید نمیشود.
اما این سوال مطرح
میشود که وقتی از فراز کشورهای اروپایی میگذریم توربینهای بادی به صورت
دسته جمعی یا حتی تکتک در هر منزل وجود دارد حتی در کشورهای کمتر
پیشرفتهای همچون قبرس تمامی آب گرم منازل از پنلهای خورشیدی تامین
میشود، اما در کشور ما با توجه به این که حدود 3000 سال پیش ما از آسیاب
بادی استفاده میکردیم، ولی چرا در گذر تاریخ ما به اینجا رسیدیم؟
قبل
از اینکه ما از انرژی فسیلی استفاده کنیم بسیار هوشمندانه از انرژیهای
تجدیدپذیر استفاده میشده است، همانطور که میدانید در کشور ما خورشید یک
منبع بسیار بزرگی انرژی میباشد. قبل از پیدایش نفت در کشور ما این منبع،
استفادههای بسیاری داشته است از جمله برای خشک کردن میوهها، مواد غذایی،
برای گرمایش، برای معماری داخل سازهها و ساختمانها که اگر دقت کنید واقعا
در معماری سیستم سرمایشی و گرمایشی آنها نیز توجه به این منابع مورد توجه
بوده است. بعد از پیدایش انرژی فسیلی و استفاده فراوان و گسترده از آن و در
نهایت ارائه آن به صورت سوبسیدی با قیمت بسیار ارزان نتیجه آن شد که انرژی
دیگری قابل قیاس با این انرژی از نظر اقتصادی نباشد و توان مقابله نداشته
باشد. با وجود برق هر کیلو وات ساعت 15 تومان دیگر کسی مایل نیست از پنل
خورشیدی برای تامین بخشی از انرژی برق منزلش استفاده کند. یا با وجود گاز،
متری مکعبی 16 تومان هیچ کس از آبگرمکن خورشیدی برای تامین آب گرم خانهاش
استفاده نمیکند. این در حالی است که توان استفاده از این منبع در کشور ما
وجود دارد و شرکتهایی که سازنده پنل خورشیدی آبگرمکن خورشیدی هستند در
کشور وجود دارند، اما نمیتوانند محصولات خودشان را بفروشند. به دلیل این
که تقاضایی وجود ندارد، این عدم استفاده به علت وجود انرژی فسیلی و سوبسید
است. ما حتی روستاهای بالا 20 خانوار را برقدار کردیم، با قیمتی بسیار نازل
مثلا کیلووات ساعت 15 ریال برق را بر سر پمپهای آب میبریم و به بخش
کشاورزی میرسانیم. بنابراین اصلاح قیمت پایه انرژی و معقول کردنش حرکت
بسیار خوبی است که میتواند رویکردها را در کشور اصلاح کند. احساس من این
است که زمان بسیار طولانی نیاز داریم، مثلا 5 سال زمان نیاز داریم تا به
قیمت روز برسیم بنابراین باز هم به موقعیتی که دنیا در استفاده از منابع
تجدیدپذیر دارد ما با تاخیری 5 ـ 4 ساله خواهیم رسید. برای این توسعه به
همکاری بخش خصوصی و مردم (که البته مردم نقش مهمی در این توسعه دارند) نیاز
مند هستیم.
البته با توجه به ضربالاجلی که برای رهایی از
تبعات استفاده از سوختهای فسیلی داریم مطمئنا تنها با هدفمندی یارانهها
نمیتوانیم به خواستههایمان برسیم، چرا دولت سوبسیدی در این کار نمیگذارد
و اصولا چرا گسترش آن به جای یک اولویت در کشور، به بخش خصوصی واگذار شده
است؟
دولت در بخش خرید این سوبسید را گذاشته است در حال
حاضر برق تولیدی از منابع تجدیدپذیر مثل باد وخورشید را 130 تومان خریداری
میکنیم، اما مشکلی که وجود دارد، مراجعهکنندگان برای سرمایهگذاری
نتوانستهاند وام بگیرند یا بهتر است بگویم نتوانستهاند وام را با سود
مناسب بگیرند، مثلا سود وام 12 درصد یا 25 درصد است که با این سود امکان
سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران که 80 ـ 70 درصد سرمایه را باید از بانک
بگیرند نیست.
بنابراین برای کمک به سرمایهگذاران و مدیریت مالی بر
آنها باید مشکل را حل کنیم. بخش اول مربوط به قیمت خرید برق است که البته
حل شده و مشکل خاصی خوشبختانه ندارد. بخش دوم منبع تامین خرید این اعتبار
است. پیشنهادی که مورد تایید وزارت نیرو است و به هیات دولت رفته و
امیدواریم در مجلس هم تایید شود این است که 3 ـ 2 تومان به تمام عاملهای
فسیلی افزوده شود و این مبلغ در صندوقی که برای توسعه منابع تجدیدپذیر است
جمع شود تا از آن محل به بخش خصوصی کمک شود. یعنی هر فردی که از انرژی
فسیلی استفاده میکند بتدریج هزینه استفاده از منابع تجدیدپذیر را در کشور
تامین کند. اگر این مشارکت کلی توسط مردم ما انجام شود، اتفاق استفاده از
منابع تجدیدپذیر روی خواهد داد. در حال حاضر چیزی حدود بالای 16 ـ 15 هزار
مگاوات امکان نصب توربینهای بادی در کشور داریم، تابش خورشید در کشور چیزی
حدود 5 وات ساعت بر مترمربع در روز است که تابش بسیار خوبی است ضمن آن که
بیش از 300 روز تابش خورشید در کشور داریم. این نشاندهنده این است که ما
میتوانیم از پنلهای خورشیدی برای تولید الکتریسیته و نیروگاههای خورشیدی
برای تولید حرارت و برق به صورت گسترده استفاده کنیم. منتهی قیمت تمام شده
این نیروها در کشور ما بالاست، بنابراین یا باید قیمت خرید را بالاتر
ببریم یا در بحث احداث نیروگاهها باید کمکهای مالی مانند وامهای کمبهره
بدهیم تا سرمایهگذاران در این بخش بتوانند از این منابع مالی
استفاده کنند.
منظور من این است که چرا در مورد مثلا زیست
توده به جای این که بانکها وام بدهند، شهرداری این اقدام را در جهت
ساماندهی امحای ضایعات شهری انجام نمیدهد. یعنی یک کار مشارکتی و بین
سازمانی باشد. چرا این اتفاق نمیافتد؟
چیزی حدود 45 هزار
تن در کشور زباله داریم که متاسفانه به صورت بسیار بدی در کشور دفن
میشود. وجود این حجم زباله که به صورت غیربهداشتی دفن میشوند، هم منابع
زیرزمینی ما را از بین میبرد و هم تبدیل به یک معضل بزرگ برای گازهای
گلخانهای شده است در حالی که این زبالهها خودشان منبع انرژی بسیار خوبی
هستند، شهرداریها باید این همکاریها را انجام بدهند، خوشبختانه در میان
شهرداریهای کشور، شهرداری شیراز و مشهد این همکاری را داشتهاند. ما برق
تولیدی توسط زبالههایشان را به قیمت 130 تومان از آنها خریداری میکنیم،
اما متاسفانه شهرداریهای شهرهای بزرگ دیگر این همکاری را ندارند. این در
حالی است که دفع زباله بخصوص در شمال کشور تبدیل به یک معضل بزرگ محیط
زیستی شده است، بنابراین مساله این نیست که امحاء زبالهها از لحاظ اقتصادی
توجیه دارد یا خیر. باید در مناطقی مثل شمال کشور از زبالهسوزها استفاده
شود و باید دولت همکاری کند.
بنابراین استفاده از سیستمهای
اینچنینی با توجه به این که آلودگی محیط زیست را میتوان به کمک آنها تصحیح
کرد کاملا توجیه دارد. ضمن آن که باید توجه کنیم در آینده استفاده از این
سیستمها به عنوان خطکشی برای بررسی عملکرد کشورها و اثر آنها در بررسی
محیط زیست بینالمللی محسوب میشود و همانطور که کشورهای اروپایی، ترکیه،
هند و چین این کار را انجام میدهند، ما هم باید خیلی سریع این کار را در
کشور توسعه دهیم. در کشورهایی مانند هند ما شاهد این هستیم که وزارتی به
نام انرژیهای نو دارند و 17 هزار مگابایت نیروگاههای تجدیدپذیر نصب
کردهاند و وارد تجارت جهانی منابع تجدیدپذیر انرژی شدهاند، در حالی که در
کشور ما یک سازمان وابسته به وزارت برق را مسوول این کار کردیم.
اختلاف
و بیتوجهی در برخورد با این مساله در کشور ما مربوط به بخش تقسیم کار و
مسوولیت و بخش اداری میشود که امیدواریم در آینده نزدیک این هماهنگیها
صورت بگیرد. فعلا براساس تصمیم مجلس قرار است سازمانی وابسته به وزارت علوم
تاسیس شود که این کار در آن انجام بگیرد. امیدواریم که زودتر این سازمان
تاسیس شود و جایگاه استفاده از انرژیهای نو و منابع تجدیدپذیر در کشور
روشن شود. باید در برنامه پنجم، کار بشدت سختی را روی این برنامه انجام
دهیم. در مصوبات برنامه پنجم تا 3 درصد از قدرت انرژی را به دستور آقای
رئیسجمهور، برای این کار گذاشتهاند و حدود 2800 مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر
را به بخش خصوصی سپردهاند و امیدواریم که کمکهای مالی، وضع قوانین و
رسیدگی به مشکلات بخش خصوصی در ابتدای برنامه پنجم مورد توجه قرار بگیرد و
رفع شود. در بحث سرمایهگذاری خارجی نیز این امکان فراهم شود که خارجیها
نیز سرمایهگذاری کنند تا بتوانیم این بخش را در کشورمان به جد و به سرعت
ایجاد کنیم.
باتوجه به اینکه منابع انرژی پاک بسیار
گستردهای داریم، میخواهم بدانم در حال حاضر چقدر از انرژیهای تجدیدپذیر
استفاده میکنیم و چقدر انرژی ما از این منابع میباشد و تولید میشود.
در
حال حاضر مجموع نیروگاههای تجدیدپذیر نصب شده در سطح کشور حدود 100 مگا
وات است که این مقدار کمتر از برنامه پیشبینی شده در برنامه چهارم توسعه
است. البته تقریبا 700 ـ 600 مگاوات قرارداد با بخش خصوصی را دارا هستیم و
1600 ـ 1500 متقاضی داریم که اگر همه اینها تبدیل به نیروگاه شود به همان
2000 مگاوات پیشبینی شده در برنامه که به صورت قرارداد است میرسیم، اما
در حال حاضر نیروگاهها را نتوانستهاند احداث کنند؛ هم مساله وامها بوده و
هم مساله تحریم را داشتهایم.
گرفتاریهایی برای بخش خصوصی ما
ایجاد شده است. اگر اینگونه مشکلات در برنامه نبود ما به هدفمان
میرسیدیم. من فکر میکنم در برنامه پنجم شاید به این 3 درصد برسیم اول به
شرط اینکه جایگاه خود انرژیهای نو روشن شود و به درخواستها نیز باید عمل
شود. یعنی ما باید یک منبع مالی برای تامین اعتبار قطعی برای بخش خصوصی
داشته باشیم تا به این ترتیب سرمایهگذاران این اطمینان را داشته باشند که
به پول برق فروخته شده به دولت، خواهند رسید.
دوم اینکه منبعی برای
کمک به سود تسهیلات بانکها یا حمایت از کسانی که فاینانس میکنند در نظر
بگیریم. به کسانی که توربینهای بادی میسازند کمکهای بلاعوض با بهرههای
مالی بسیار پایین بدهیم تا بتوانند خطوط تولید این انرژی را در کشور افزایش
بدهند. با این کار چند اتفاق صورت میگیرد. صنعت بزرگی در کشور شکل
میگیرد و به طبع آن اشتغال برای گروه زیادی ایجاد میشود، یعنی به
ازای هر مگاوات ساعت برق، برای 20 ـ 15 نفر ایجاد شغل میشود. همچنین اگر
سهم انرژیهای تجدیدپذیر را به 3 درصد برسانیم، چیزی نزدیک به 10 میلیارد
کیلووات ساعت میتوانیم انرژی تولید کنیم. بنابراین میتوانیم 3 میلیارد
مترمکعب در گاز صرفهجویی کنیم. در این راستا محیط را آلوده نمیکنیم و گاز
را به عنوان یک ماده استراتژیک صادر میکنیم. در این صورت است که
میتوانیم به عنوان یک جایگاه جدی و اساسی به نیروگاههای تجدیدپذیر در بخش
بادی ـ خورشیدی نگاه کنیم.
توسعه این منابع یک نیاز جدی نظام است و
همه باید کمک کنند تا این جایگاهها ایجاد و رویکردها اصلاح شود. البته
خوشبختانه رویکردها خوب است اما باید تسریع شود.
حد مطلوب
ما چقدر است؟ در نهایت به غیر از رسیدن به سهم 3 درصدی انرژیهای تجدیدپذیر
در برنامه پنجم، پتانسیل واقعی کشور در استفاده از این منابع چقدر است؟
تا افق 2020 میتوانیم بیش از 20 درصد ظرفیت نصب شده از منابع تجدیدپذیر استفاده کنیم.
ما نقشهایاز پراکنش این منابع در مناطق ایران داریم؟
بله. نقشه باد، نقشه خورشید، نقشه ژئوترمال (زمین گرمایی) و نقشه دیگری که مربوط به زیست توده یا زبالههاست.
پس میتوان گفت اکثر مناطق ما نهتنها از یک منبع بلکه از چند منبع میتوانند استفاده کنند؟
بله.
بیشتر مناطق ما میتوانند از چند منبع استفاده کنند. هدف ما تنوع بخشیدن
در استفاده از انرژی کشور است؛ یعنی هم باید از فسیلی استفاده شود و هم
منابع تجدیدپذیر، سخن ما این نیست که منابع فسیلی و انرژی فسیلی را تعطیل
کنیم. حرف ما این است که سهمی را برای هر یک از منابع انرژی در نظر بگیریم و
به اندازه آن سهم در انرژی تنوع ایجاد کنیم. ما هم از منابع انرژی
تجدیدپذیر، هم هستهای و هم فسیلی باید استفاده کنیم. یعنی توسعه انرژی
تجدیدپذیر، به معنی تعطیلی انرژی فسیلی نیست. هر دو باید بخشی را در سبد
انرژی کشور داشته باشند.
شما به انرژی هستهای اشاره
کردید، برخی بر این نکته معتقدند که اول از منابع موجود کشور مانند باد و
خورشید استفاده شود، در نهایت به تولید انرژی از منابع هستهای فکر کنیم؟
نخیر، چنین چیزی امکان ندارد. به عنوان مثال
با وجود آن که در آمریکا 25 هزار مگاوات توربین بادی نصب کردهاند، اما
بشدت هم در حال توسعه انرژی هستهای هستند. استفاده از این منابع باید به
موازات هم صورت گیرد. یا 70 درصد برق تولیدی موجود در فرانسه از
نیروگاههای هستهای است، اما نیروگاههای بادی و خورشیدی را نیز گسترش
میدهند.
پس اگر ما انرژی هستهای را در کنار مابقی
انرژیهای تجدیدپذیر قرار دهیم توان استفاده از انرژیهای تجدیدپذیرمان
خیلی بیشتر از 20 درصد میشود؟
انشاءالله، اگر بتوانیم همه اینها را توسعه بدهیم. باید یک برنامه برای استحصال صحیح از منابع تجدیدپذیر کشورمان داشته باشیم.
صنعت راهبردی انرژیهای کشورمان در چه وضعیتی قرار دارد؟
ما
یک استراتژی را تعیین و به معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری تقدیم
کردیم و تبدیل به یک نقشه راه شد. آن نقشه راه دست دولت است و در حال
رسیدگی است و امیدواریم به عنوان نقشه راه استفاده از منابع تجدیدپذیر
استفاده شود.
پس هنوز سند چشمانداز این بخش به عنوان برنامهای که اجرایی شده باشد، نیست؟
در
برنامه پنجم این سند را داشتیم و کاملا تبدیل به یک برنامه شده و به تصویب
رسیده است. درواقع اینکه سازمان چه باید بکند مصوب شده، اما متاسفانه با
مشکل بودجه روبهرو هستیم و راهحلهای برونرفت از این مشکل هنوز مصوب
نشده است. باید این بودجه در برنامه پنجم گذاشته شود. اما در چشمانداز
باید مسوولان سازمان ذیربط را مشخص و ایجاد کنند و سپس حمایتها و
کمکهایشان را زیاد کنند و چشماندازی بزرگ ایجاد کنند. درواقع همانطور که
کشورهای اروپایی، هند و چین تلاش خود را در راه افزایش استفاده از منابع
تجدیدپذیر گذاشتهاند ما هم باید همان کار را انجام بدهیم.
در سندچشمانداز قرار است چه سهمی از انرژیهای کشور به انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص پیدا کند؟
بیش از 10 درصد.
البته
رسیدن به این مقدار مانند چشماندازهای سازمانهای دیگر با توجه به اینکه
از زمان اجرایی شدن نقشه عقب هستیم کمی بعید به نظر میرسد و بیشتر شعاری
به نظر میآید؟
نه این از نظر ما بعید نیست، فقط باید 2
مشکل وام و خرید را حل کنیم. چون این مورد به صورت پراکنده توسط مردم توسعه
مییابد نه دولت. بنابراین چون مردم توسعهدهنده هستند اگر قیمت مناسب
باشد، کار در این بخش سودآور باشد و از طرف دولت حمایت شوند این کار صورت
میگیرد.
با فرهنگسازی خوب علاقهمندی مردم نسبت به استفاده از این منابع بیشتر میشود؟
در
حال حاضر نزدیک به 3 هزار مگاوات متقاضی احداث نیروگاههای تجدیدپذیر
داریم. یعنی در حالی که هنوز وارد برنامه پنجم نشدهایم این تعداد متقاضی
را دارا هستیم. بنابراین اگر بخواهیم حمایت کنیم، به راحتی میتوانیم به
اهداف مدنظر برسیم.
پس با توجه به این که ما فناوری نیروگاه خورشیدی و بادی را دارا هستیم، مشکل حمایتی داریم؟
با توجه به این که قیمت تمام شده نیروگاه تجدیدپذیر نسبت به فسیلی بالاست باید حمایت صورت بگیرد.
بعد از اجرای یارانهها وضعیت قیمت منابع انرژی تجدیدپذیر در مقایسه با سوختهای فسیلی چگونه میتواند باشد، برابری میکند یا خیر؟
برابری
نمیکند، اما خیلی نزدیک به توجیهپذیر شدن میشود. اگر فاکتور محیطزیست
را به عنوان یک فاکتور جدی و مهم در محاسبات اقتصادی بیاورند آن موقع بسیار
توجیهپذیر میشود.
در نهایت آینده انرژی ایران را چگونه میبینید؟
من
فکر میکنم شرایط بسیار خوبی ایجاد شود، خداوند شرایط و نعمتهای بسیار
خوبی را برای سرزمین ما فراهم کرده است. این روزها به علت عدم رعایت مسائل
مختلف مرتبط با محیطزیست دامنگیر شهرهای ما شدهاند، این زنگ خطری است هم
برای مردم ما و هم برای مسوولان که به خاطر سلامتی و آینده ملتها و
فرزندانمان واقعا باید این اساس و این پایه را بگذاریم و انرژی را درست
استفاده کنیم و از منابع مناسب استفاده بشود.
در بهترین
حالت یعنی در شرایطی که از همان 20 درصد انرژیهای تجدیدپذیر استفاده
کنیم، چه تصوری از تهران میتوانیم داشته باشیم؟
تصمیمی
که در شرایط هشدار آلودگی هوای تهران بابت زوج و فرد شدن تردد خودروها و
کم کردن آنها از جهت فیزیکی گرفته شد، اگرچه به صورت مقطعی اثرگذار بود و
اگر قرار بود وضعیت سابق را ادامه دهیم و منتظر باشیم تا باد این آلودگی را
ببرد این حرف درستی نیست، اما بهترین راه این است که باید محیط خود
را به درستی مدیریت کنیم، بنابراین شرط اساسی آن است که رویکرد خود را نسبت
به استفاده از منابع فسیلی اصلاح کنیم. همین الان در تهران برای گرمایش از
سوخت فسیلی استفاده میشود که خود این سوخت فسیلی حجم بسیار زیادی از
آلایندهها را ایجاد میکند. بالای 80 ـ70 درصد سوخت فسیلی برای حمل و نقل
به کار میرود که میتواند عامل آلودگی باشد. این در حالی است که ما
میتوانیم از سیستم الکتریسیته یا سیستمهای ژئوترمال برای استفاده در
سیستمهای گرمایشی خود استفاده کنیم. در همه جای دنیا از گرمای نهان زمین
برای سیستم گرمایشی منازل استفاده میکنند و بعد ساختمانهایشان را عایق
میکنند. هیچ جا این حجم انرژی را برای گرمایش استفاده نمیکنند. ما بخش
بسیار بزرگی از انرژی فسیلی گاز را استفاده میکنیم که از گرمای آن استفاده
کنیم و بعد به دلیل گرمای زیاد یا حتی عایقبندی نامناسب ساختمانها از در
و دیوار و پنجرهها این گرما خارج میشوند. در حقیقت هم انرژی را تلف
میکنیم و هم محیط را آلوده میکنیم.
برای بهبود این وضعیت لازم
است که قیمتها اصلاح شود و ضمن اینکه باید بهینه استفاده کنیم. پس حجم
استفاده باید بهینه باشد و مقدار استفاده از منابع اصلاح شود یا راندمان
استفاده از منابع باید بالا برود. اگر مساله حمل و نقل را مدیریت کنیم،
قطعا این مشکلات اتفاق نمیافتد. ما نمیتوانیم از جابهجایی مردم جلوگیری
کنیم؛ اما باید از وسیله مناسب استفاده شود، اگر این اتفاق افتاده بود ما
این همه آلودگی در کلانشهرهایمان نداشتیم. این یک اعلام خطری است برای
مسوولان برنامهریزی در شهرهای کلان، بنابراین برای مقابله باید برنامهای
بریزیم و این برنامه این است که میزان بهرهوری استفاده از انرژی فسیلی را
بالا ببریم و کم مصرف کنیم و در این میان علاوه بر استفاده درست و
بجا از انرژی، از روشهای مفید تولید انرژی استفاده کنیم.
آیا سازمان شما برای ساماندهی وضعیت سوخت وسایل حمل و نقل کشور و تبدیل آنها از سوخت فسیلی به منابع پاک تاکنون طرحی داشته است؟
استفاده
از پیل سوختی یا خودروهای الکتریکی جزو اولین نمونههایی است که کار روی
آن را شروع کردیم و موفقیتهایی هم در این زمینه به دست آوردهایم،
بنابراین خودروسازان ما باید 2 کار انجام دهند؛ یکی این که به فکر جایگزینی
خودروهای الکتریکی یا هیبریدی به جای بنزینی باشند. دوم این که خودروهای
بزرگ یا متروهایی که با برق و پیل سوختی میتوان جایگزین کرد را تولید
کنند.
البته اولویت اصلی سازمان ما تولید الکتریسیته و برق است و
بیشتر باید جهتگیری ما تولید الکتریسیته و حرارت از پیل سوختی باشد. مثلا
انرژی حاصل از این پیلها را در یک ساختمان ببریم و الکتریسیته و حرارت
مورد نیاز را از آن کسب کنیم.
ایران، کشوری سرشار از منابع تجدیدپذیر انرژی
این
کار با طرح دستیابی به فن آوری سیستمهای تجدیدپذیر و با همکاری انستیتو
الکتروتکنیک دانشگاه تهران به عنوان مشاور تحقیقاتی در داخل کشور انجام شده
و سیستم ساخته شده پس از تست در محل سایت طالقان سازمان انرژیهای نو در
حال بهرهبرداری است.
سیستمهای متصل به شبکه پردازشگر جریان، توان
و انرژی الکتریکی حاصل از مولدهای خورشیدی را به صورت جریان متناوب به
شبکه نیرو تزریق میکند.
دستگاه پردازشگر توان فتوولتاییک متصل به شبکه، مولد کوچکی است که به شبکه توزیع برق متصل میشود و به منظور حفظ پایداری شبکه و برقراری ایمنی مصرف کننده، ملزم به رعایت استانداردهای ویژه شبکه توزیع میباشد.
اینورترهای اولیه از نوع تریستوری بوده و اینورترهای نسل جدید با استفاده از تجهیزات الکترونیکی Power Mosfet یا IGBT ساخته میشود و راندمان و مشخصات ولتاژ و جریان خروجی آن از وضعیت بهتری برخوردار هستند.
اینورترهای نسل جدید در دو نوع با ترانسفورماتور (فرکانس پایین و یا فرکانس بالا) و بدون ترانسفورماتور ساخته میشوند که نوع اول از حجم و وزن بالاتری برخوردار است و نوع دوم به جهت دستیابی به بازده بالا نیاز به هسته فریت با تلفات کم در فرکانس کلید زنی دارد. این مدل دارای کمترین وزن است ولی به ملاحظات خاصی از نظیر حفاظت در مقابل برق گرفتگی نیاز دارد.
در همین رابطه جهت نیل به اهداف توسعه صنعتی و نیز دستیابی به فن آوری سیستمهای تجدید پذیر در داخل کشور ، پروژه طراحی و ساخت و تدوین دانش فنی اینورتر بدون ترانسفورماتور برای سیستم متصل به شبکه به قدرت 1.5 کیلو وات توسط سازمان انرژیهای نو ایران و با همکاری انستیتو الکتروتکنیک انجام و تست شد.
پس از تکمیل آن مراحل سیستم نمونه در محل سایت طالقان نصب، تست و راه اندازی شده و اکنون در حال بهره برداری میباشد.
توان نامی آرایههای فتوولتائیک سیستم معادل 1440
وات میباشد. حداکثر توان الکتریکی تزریقی از سیستم برق خورشیدی نصب شده در
محل سایت طالقان معادل 1200 وات با راندمان الکتریکی 92 درصد مشاهده و ثبت
شده است.
در ادامه این روند و برای آنکه دستگاه بتواند در
حالت نامی انرژی الکتریکی حاصل از سیستم برق خورشیدی را به شبکه سراسری
تزریق کند، ظرفیت پنلهای تامین کننده انرژی تا ظرفیت نامی ایستگاه افزایش
خواهد یافت.