به گزارش خبرنگار مهر،
حل مشکلات محیطزیستی در مقیاس کلان نیازمند تغییر نگرش کارشناسان و
فعالان محیط زیست است. ابتدا باید این حقیقت را پذیرفت که سیاره زمین تبدیل
به سیارهای انسانی شده است و زمین به دست انسان بازآفرینی شده است.
بسیاری از دانشمندان، این موضوع را اینگونه بیان میکنند که زمین وارد
دوره زمینشناسی جدیدی به نام عصر انسانها (آنتروپوسین) شده است.براین
اساس، انسان باید تاثیرات خود بر محیط زیست را تقلیل دهد تا فضای بیشتری
برای طبیعت فراهم کند. اما این گزاره که جوامع انسانی باید با طبیعت به
هارمونی و آهنگی یکسان برسند تا از فروپاشی اقتصادی و محیط زیستی جلوگیری
کنند، لزوما گزاره درستی نیست.
محمدمهدی صدیقی، کارشناس حوزه انرژی و محیط زیست در گفتگو با خبرنگار مهر
با بیان اینکه همه قبول دارند که شکوفایی انسان، در عین مزیتهایی که
ایجاد کرده است، خسارتی جدی به محیط طبیعی غیرانسانی و حیات وحش رسانده
است، گفت: انسانها حدود نیمی از زمینهای غیر یخزده زمین را استفاده
میکنند؛ عمدتا برای چرا، کاشت محصولات زراعی و تولید چوب. از میان
زمینهایی که زمانی با جنگلها پوشیده شده بودند، ۲۰ درصد برای استفاده
انسان تغییر یافتهاند. جمعیت بسیاری از پستانداران، دوزیستها و پرندگان،
تنها در طی ۴۰ سال گذشته، بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است. بیش از ۱۰۰ گونه
جانوری در قرن بیستم میلادی و حدود ۷۸۵ گونه از سال ۱۵۰۰ میلادی تاکنون
منقرض شده اند.
کمک انرژی ارزان به رفاه بیشتر مردم
وی افزود: اما نکته اساسی اینجاست
که امروزه اکوسیستمها در سراسر دنیا به این دلیل مورد تهدید قرار
گرفتهاند که مردم بیش از حد به آنها وابسته هستند. مثلا مردمی که به
هیزم و ذغال به عنوان سوخت نیاز دارند، جنگلها را بیشتر تخریب میکنند. در
نظر بگیرید که سه چهارم جنگلزدایی در جهان قبل از انقلاب صنعتی رخ داده
است.
این کارشناس انرژی اظهار داشت:
دسترسی سرشار به انرژی مدرن یک لازمه اصلی برای تفکیک توسعه انسانی از
خسارت به طبیعت است. در دسترس بودن انرژی ارزان به مردم فقیر سراسر جهان
این امکان را میدهد که استفاده از جنگلها به عنوان سوخت را متوقف کنند.
به کمک ورودیهای انرژیبر مثل کود شیمیایی و تراکتور، انسانها این قابلیت
را یافتهاند که غذای بیشتری را در زمین کمتری کشت کنند. این مثال به
درستی نشان میدهد که مصرف انرژی سرشار و مدرن، اتفاقا میتواند به طبیعت
کمک کند. به عنوان یک قانون کلی هر چه در فناوری پیشرفت میکنیم، مسیر
توسعه انسانی را آسیب به طبیعت جدا میکنیم.
صدیقی با اشاره به اینکه انرژی
سرشار پاک به انسانها این قابلیت را میدهد که آب پسماند را بازیافت کند و
آب دریا را شیرینسازی کند تا از رودخانهها و سفرههای آب چشمپوشی کنند،
توضیح داد: این تغییرات به انسانها این قابلیت را میدهد تا با هزینه کم،
فلزات و پلاستیک را بازیافت کنند؛ به جای آنکه این مواد معدنی را اکتشاف و
پالایش کنند.
احتمال بقای انرژی هسته ای در آینده ای بدون کربن
وی تصریح کرد: با این حال، طی سه
قرن گذشته بالارفتن جهانی تولید انرژی با تمرکز اتمسفری دیاکسید کربن
همزمان شده است. همچنین فرآیند کربنزدایی اقتصادهای جهانی به کندی پیش
رفته است و هدف مهار گرمایش جهانی زیر حد ۲ درجه سانتیگراد مغفول مانده
است. ازاینرو مهار جدی تغییرات اقلیمی نیازمند این است که کشورها بیدرنگ
فرآیندهای کربنزدایی موجود را شتاب دهند و به منابع انرژی پاک دسترسی پیدا
کنند.
صدیقی افزود: تاریخچه تحولات
انرژی نشان میدهد جایگزینی سوختهایی با کیفیت بالاتر (یعنی با شدت کربن
کمتر، چگالی انرژی بیشتر) به جای سوختهایی با کیفیت پایینتر (یعنی با شدت
کربن بیشتر، چگالی انرژی کمتر) عملا تنها روشی است که جوامع با آن کربن
زدایی کردهاند. رسیدن به جهانی که نیرویافته از انرژی پاک باشد، نیازمند
فناوریهای انرژی بهتر و پیشرفتهتر است.
به گفته این کارشناس انرژی،
متاسفانه اکثر اشکال انرژیهای تجدیدپذیر قادر به انجام چنین کاری نیستند.
مقیاس مصرف زمین و سایر اثرات محیطزیستی لازم برای تولید نیرو با
زیستسوخت (biofuel) یا بسیاری دیگر از انرژیهای تجدیدپذیر فعلی به
گونهای است که بعید است راه گذاری مطمئن به سمت انرژی پاک و ردپای کم بر
محیط زیست فراهم کنند. توسعه شدید انرژیهای تجدیدپذیر فعلی، باعث مصرف
چشمگیر زمینهای بکر و عناصر نادر طبیعت میشود. دیاکسید کربن تولید شده
در فرآیند تولید یک واحد انرژی خورشیدی با سلول خورشیدی چهار برابر انرژی
هستهای است. این موضوع به این خاطر است که استخراج عناصر نادر طبیعت مثل
گالیوم و ایندیوم و غیره برای ساخت پنلهای خورشیدی بسیار آلودگیزاست.
در مقابل انرژی خورشیدی، انرژی
هستهای حتی نمونه فعلی آن، قابلیت خود در کربنزدایی را به نمایش گذاشته
است. باید گفت که تنها مورد کربنزدایی جدی در تاریخ بشر، رشد سریع انرژی
هستهای در فرانسه،تا حد ۸۰ درصد برق تولیدی، بود.
مدرنیزاسیون با سرمایه داری یکسان نیست
این کارشناس انرژی ادامه داد:
امروز شکافت هستهای تنها فناوری بالفعل پاک با قابلیت نمایش داده شده برای
پاسخ به تقاضاهای انرژی یک اقتصاد مدرن است. با این حال، چالشهای مختلف
اجتماعی، اقتصادی و قانونی، پیادهسازی فناوریهای فعلی هستهای را در
مقیاسهای لازم برای رسیدن به مهار تغییرات اقلیمی، غیرمحتمل ساخته است.
ضمن نیاز به تغییر رویکرد دولتها، نسل آینده فناوریهای هستهای (نسل
چهارم) که ایمنتر و ارزانتر هستند میتواند این مشکل را حل کند. فرآیند
تحول به سمت انرژی پاک زمانبر خواهد بود. اما تا آن زمان فناوریهایی مثل
انرژی برقآبی ضمن اثرات زیست محیطی بالا، سودمند خواهند بود.
صدیقی گفت: تلاش برای تعطیل کردن
نیروگاههای هستهای توسط کشورهایی مثل آلمان و ژاپن و ایالت کالیفرنیای
آمریکا، که در عمل باعث کربنیزه کردن دوباره بخش انرژی و گره زدن مجدد
اقتصادهایشان به سوختهای فسیلی و زیستسوخت شد، غیرسازنده بود.
وی تاکید کرد: این تصور که
مدرنیزاسیون باعث خسارت به محیط زیست شده غلط است. اتفاقا مدرنیزاسیون،
کلید حل مشکلات محیطزیستی است. متاسفانه مدرنیزاسیون، چه توسط مدافعانش و
چه منتقدانش، با نظام سرمایهسالاری یکسان فرض میشود که ما چنین تقلیلی را
رد میکنیم.